سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چگونه کسی که پاره ای از آنچه را دارد، نمی بخشد، محبّت کامل دوستش را می خواهد ؟ [عیسی علیه السلام]
کل بازدیدها:----637443---
بازدید امروز: ----148-----
بازدید دیروز: ----48-----
خاطرات یک زندگی عاشقانه

 

نویسنده: بیابان گرد/درین مقام مجازی بجز پیاله مگیر
چهارشنبه 85/7/12 ساعت 10:50 صبح

سلام دوستان عزیز و گرامی

سلام آقا رامین گلم

این شعر منه برای همسر گرامی - مهربون و گلم رامین که البته این قسمتی از شعرمه نه کامل- شاید اشکالاتی داشته باشه اما مال خودمه

بیا بنشین عزیزم خوب میدانم که پاهایت دگر تاب و توانش را ز کف داده.

Ú     ولی حالا پس از این روزهای سخت که میدانم برایت سال و ماهی بود.

Ú     برکشتم که گویم درد دوری تو را منهم .

Ú     شکستم ناز من.منهم

Ú     تو را کم دارم و میدانم اکنون هم

Ú     تو هم میخواهیم بی حد

Ú     تو زیبای منی ، من هم

Ú     تو را عاشق شدم اما

Ú     نمیدانستم تو هم چون من

Ú     ولی اکنون نگارم خوب میدانم

Ú     که دارم دوستی لایق

Ú     که گشته او به من عاشق

تو رو خدا ببینید این آقا رامین چطوری بلده از زیر زبون ادم حرف بکشه ها-هر طور بود هم فهمید اسم وبلاگم چیه هم با خونسردی کامل پس وردمو گرفت که هر وقت میل داشت یه دستی به سروگوش وبلاگ بکشه (البته خوب وبلاگ هم نیاز به نوازش داره و اینکه دستی رو سرش بکشند درست مثل ما آدما که نیاز داریم که محبت کنیم و محبت ببینیم )

به هر حال کمال تشکر خودمو به خاطر نوشته ایشون ابراز میدارم

ای رامین شیطون اینطوری دخترتو سرکار میذاری ؟؟؟ دیروز من که داشتم میرفتم خونه گفت که یه مطلبی توی وبلاگت نوشتم وقتی پرسیدم چی نوشتی گفت هیچی اینکه بعضی از مطالب وبلاگت ممکنه تکراری باشه که به خاطر ایمیلهای منه که از جائی برات میفرستم و اینکه سعی میکنم از این به بعد آدرسشو هم بنویسم

بهش گفتم همین !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

رامین فقط همین

گفت آره بی سلیقه بودم نه !!!!

تقصیر خودته که بچتو بی ذوق و سلیقه بار آوردی منم گفتم حالا که اینو نوشتی همین الان قبل از اینکه بریم خونه و افطار کنیم باید بریم یه کافی نت پیدا کنیم و من مطلبتو اصلاح کنم با کلی ناراحتی که از خودش در وکرده بود که بزار برای فردا رفتیم کافی نت همین که وبلاگمو باز کردم نوشته قشنگشو دیدم و فهمیدم که بازم رودست خوردم

خونده و نخونده رفتیم خونه توی راه یه خنده نیش داری میکرد که میخواستم دماغش بگیرم و از بیخ بکنم

تمام راه خندید از سرکار گداشتن من

ای شیطون ای شیطون ای شیطون

    


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • چی خواستی تا الان و چی شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    تبیریک عید نوروز و اخبار نی نی
    پلینازم من
    گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
    ما به منبر میرویم شما هورا بکشید
    احوال نامه
    اوضاع نامه ای مشوش
    روز پدر
    عشق
    بازم دارم خواب میبینم
    تولدانه مادرانه
    شیپوری چی خبری آورده
    عید مبارکی
    همچی همینطوری یکهویی یکهو شد
    وقایع الاتفاقیه روی تولدانه
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • فهرست موضوعی یادداشت ها

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •